محمد آریانمحمد آریان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره

نفس مامان و بابا

حرفهای مادرانه

دو سال و سه ماه از زمانی که قدمهای کوچکت را به دنیا گذاشتی میگذرد و من هنوز به خود می بالم که خداوند مرا لایق مادر شدن دید و نعمتی زیبا همچون تو را به من هدیه کرد. هر روز که میگذرد حسم به تو عمیق تر و پررنگتر می شود و محبت های کودکانه ات مرا به وجد می آورد. بوسیدنهایت ، عزیزم گفتن هایت ، مامان جونی گفتنت همه و همه احساسات درون مرا تلاطم می بخشد و لبخند را بر لبانم جاری می سازد. کودکانه های زیبایت مشق هر روز مرا رقم میزند و تماشای رشد و بالندگیت امید و احساس را به قلبم هدیه میکند. این روزها به سرعت برق و باد میگذرد و من در روزمرگی خود غرق شده ام.گاهی همه از نبودنم شکوه دارند از اینکه توجهی به آنها نمی کنم و احساس نیازشان را پاسخگو...
9 آبان 1393

برگی دیگر از خاطراتت

حرف زدنهات ،شعر خوندنهات ، بازیگوشیها و شیرین کاریهات همه و همه بهانه ایست برای من تا برگی دیگر از دفتر خاطراتت رو پر کنم این روزها به سرعت در حال شناخت محیط پیرامونت هستی و کنجکاویت به قدری زیاد شده که گاهی کنترل کردنت بسیار سخت میشه. علاقه ات به یادگیری اونقدر زیاده که دایما در حال کشف و یاد گرفتن موضوعات جدید هستی. هزار ماشاالا هوشت خیلی زیاده و به سرعت همه چیز رو یاد میگیری. حدود 10 تا شعر رو حفظی و قصه هایی که شبها موقع خواب برات میگم روزها در حین بازی تکرار میکنی. بعد از اینکه خوندن کلمات فارسی کارتهای با ما رو یاد گرفتی چند وقتی هست که با تمایل خودت شروع کردی به یاد گرفتن انکلیسی من اصلا قصد نداشتم یادگیری انگلیسی رو برات ...
5 آبان 1393
1